سد تولید(بخش دوم)
میخواهم به یک مثال واقعی بپردازم، در کنفرانس فولاد و سنگآهن که سخنران بودم، پاورپوینتی ارائه دادم که در آن وضعیت فولاد کشور را مقایسه کرده بودم، بر اساس نمودارهای موجود همه فکر میکنیم که عدم تامین گاز بیشتر روی صنعت فولاد تاثیرگذار بوده، ولی میبینیم که قطعی برق پارسال این قسمت را بیشتر تحت تاثیر قرار داده است. در این باره نه تنها در رابطه با تولید، در رابطه با صادرات هم همین منوال است.
البته بازار جهانی فولاد هر چند امسال نیز خوب نبوده ولی از چند جنبه در برههای از زمان بهتر از پارسال بوده است. به عنوان مثال ماه آگوست و سپتامبر یعنی مرداد و شهریور سال گذشته وضعیت بازار فولاد از امسال بدتر بوده است. این در حالی است که هنوز در نیمه مرداد ماه به سر میبریم؛ ولی پیشبینی من این است که شرایط در آگوست و سپتامبر امسال نسبت به پارسال شاید تا حدی بهتر باشد ولی شاهد هستیم که فولادسازهای کشور در طول سه ماه و نیم تابستان سال گذشته مجبور شدند که نسبت به قیمتهای جهانی با فاصله بیشتری، پایینتر بفروشند.
نتیجهای که میخواهم بگیرم این است که بر خلاف تصور همه که قطع گاز بیشتر تاثیرگذار است، ولی شاهد آن هستیم که قطع برق میتواند تاثیر بدتری در زمینه تولید بگذارد و به نوبه خود در صورتی که بازار صادراتی از نظر قیمت جهانی حمایت نکند این اتفاق تشدید خواهد شد و به عبارت دیگر در بعد صادرات هم تاثیر میگذارد.
قیمتگذاری دستوری یکی از معضلات همیشگی صنایع است، نباید فراموش کنیم که الان بحرانی وجود دارد که محصولات زنجیره فولاد داخل کشور و حتی محصول نیمه نهایی یا نهایی گرانتر از بازارهای جهانی است. به جرات میتوان گفت این روال در کمتر کشوری در دنیا اتفاق میافتد، یعنی قیمتهای داخلیشان در بازار داخلی تا حد زیادی از قیمتهای جهانی تبعیت میکند و این روند، روند خوبی نیست به دلیل اینکه شاید باعث شود بعضی از بنگاههایی که در زنجیره هستند سود خوبی عایدشان شود به ویژه در رابطه با محصولات بالادستی، ولی این روند هزینه تمام شده را بالا میبرد و ادامه این روند هم نهایتا فشار و تورم مضاعفی را ایجاد میکند.
از سوی دیگر هم وقتی قیمت داخلی بالا باشد، بحث صادرات توجیه اقتصادی ندارد و روی قیمت صادراتی تاثیر میگذارد. با توجه به رقابت شدیدی که در بعد جهانی در بازار زنجیره فولاد وجود دارد و طبیعی است که ما هم مانند هر کشوری محصولات مازاد را باید صادر کنیم، ولی میبینیم که قیمت بعضی از محصولات صادراتی ما به علت اینکه قیمتها در بازار داخلی بالا است، توجیه اقتصادی زیادی برای صادرات ندارد و این یکی از مسائل مهمی است که باید به آن پرداخته شود.
طبیعتا قیمتگذاری دستوری تا حد زیادی مسبب این قضیه بوده است، هر چند که الان مدتی است الزام تولیدکنندگان محصولات زنجیره فولاد به تبعیت از نرخ کدال برداشته شده است و در واقع نرخ گذاری برای ارائه محصولات در بورس جایگزین آن شده است، یعنی قیمتهایی که در بورس کشف میشود ملاک عمل است.
کیوان جعفری طهرانی
تحلیلگر ارشد صنعت