سقف شیشهای بازار
بررسیها حاکی از آن است که سیاست قیمتگذاری، انگیزه شکلگیری رقابت و تکمیل گامهای توسعه را در کسبوکار سلب کرده است. این نوع نگاه که نزد بسیاری از مسوولان اجرایی طرفداران زیادی دارد، به سان «سقف شیشهای» است که دیده نمیشود. اما در عمل پاشنه آشیل بهبود فضای کسبوکار شده است. تجربه هشت دهه سیاستگذاری دستوری در قیمتها نشان میدهد که سقف شیشهای اقتصاد ایران، در زمانهای تورمی ملموستر میشود و در عمل نمیتواند مانع رشد سطح قیمتها شود، بلکه با چند نرخی کردن یا اعطای یارانه، زمینه کسب رانت و فساد را فراهم کرده است.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی روابط عمومی شرکت آرمان تجارت آرون(پیوان)؛ سیاستگذاران به جای توجه به ریشههای اصلی تورم در سطح کلان، توجه خود را به قیمتگذاری دستوری در سطح خرد معطوف کردهاند و در نتیجه، راهکار عملی برای حصول تورم پایین و پایدار به وجود نیامده است. بررسی کشورهای روسیه، لهستان و چین نشان میدهد که عبور از سیاستهای دستوری قیمتگذاری باعث شده که علاوهبر تنظیم عرضه کالا در بازار، زمینه برای افزایش تولید از سوی بخش خصوصی و بنگاههای کوچک فراهم شود، حال آنکه اصرار به سیاستگذاری قیمتی در این کشورها، باعث ایجاد بحرانهای اقتصادی و اجتماعی شده بود.
برهمین اساس دبیر انجمن سنگآهن ایران، اعلام کرد که اگر قیمت فولاد با هر نرخی به غیر از نرخ واقعی ارز دلار محاسبه شود، اشتباه است و کسب و کارها را در شرایط غیر واقعی قرار خواهد داد. عدم تطبیق واقعیت با آن چیزی که در حقیقت اتفاق میافتد، باعث ایجاد فسادهای پیدا و پنهان در حاشیه کسب و کارها خواهد شد و این بخشها را به بیراهه هدایت خواهد کرد. دولت باید به تنظیمگری در مدیریت بازار مشغول و از قیمتگذاریهای دستوری دور شود و به همان نسبت که قواعد مربوط به بازگشت ارز را برای بخشهای مختلف صنعتی لحاظ و ابلاغ کرده است، بازار داخل را باید به روشهای دیگری مدیریت کند. دولت در ارتباط با ارزآوری میتواند برگشت ارز حاصل از صادرات را در بازارهای مختلف مدیریت کند تا به بهترین شکل این ارزآوری انجام و به چرخه کسب و کارها برگردد.